در سال های اخیر، موجی از محتوای روان شناسی عامه پسند در فضای مجازی به راه افتاده است؛ جریانی که با شعارهای انگیزشی و وعده های غیرواقعی، جایگزین علم واقعی شده و در میان کاربران به شدت محبوبیت پیدا کرده است. این پدیده که از آن با عنوان روان شناسی زرد یاد می شود، با تکیه بر ظاهر فریبنده و گفتارهای احساسی، چهره ای نادرست از روان شناسی علمی ارائه می دهد و به تدریج جای متخصصان واقعی را در جامعه تنگ می کند.
ریشه های شکل گیری روان شناسی زرد
پدیده روان شناسی زرد تنها حاصل عملکرد چند چهره مجازی نیست، بلکه ریشه در ساختارهای معیوب و کمبود حمایت از متخصصان واقعی دارد. در سال های گذشته، ضعف نظارت سازمان های بالادستی، فرآیند دشوار اخذ مجوز برای روان شناسان دانشگاهی، و نبود حمایت مالی و رسانه ای از آنان، باعث شده است تا فضای فعالیت علمی محدود و انحصار تبلیغات در دست افراد غیرمتخصص قرار گیرد.
به گفته کارشناسان، میل جامعه به دستیابی فوری به موفقیت و ناتوانی در پذیرش واقعیت های سخت زندگی، زمینه ای فراهم کرده است تا افرادی با ظاهر جذاب و بیان دلنشین، با فروش «امید و توهم»، مخاطبان فراوانی جذب کنند. در نتیجه، روان شناسی علمی به حاشیه رانده می شود و افرادی که در قالب «روان شناس بلاگر» فعالیت می کنند، تبدیل به مرجع فکری جامعه می شوند.
روان شناسی زرد چیست و چرا خطرناک است؟
روان شناسی زرد به محتوایی اطلاق می شود که بدون پایه علمی و پژوهشی، با وعده های ساده و خوشایند به مردم ارائه می شود. هدف آن نه درمان علمی، بلکه جلب توجه و افزایش دنبال کننده است. چنین محتوایی، در ظاهر الهام بخش و مثبت اندیش به نظر می رسد، اما در واقع با القای انتظارات غیرواقعی، سبب ناامیدی، احساس شکست و آسیب های روانی در جامعه می شود.
در مقابل، روان شناسی علمی بر مبنای پژوهش، تجربه بالینی و درک پیچیدگی های روان انسان استوار است. روان شناسی علمی به فرد می آموزد که شکست بخشی از مسیر رشد است و موفقیت بدون تلاش و خطا معنا ندارد. اما روان شناسی زرد با شعارهایی مانند «تو می توانی هر چه بخواهی به دست بیاوری» یا «کائنات به تو پاسخ می دهد»، تصویری جادویی از زندگی ارائه می دهد و مخاطب را از واقعیت دور می کند.
ترفندهای ظاهری و محتوایی روان شناسی زرد
یکی از ویژگی های بارز روان شناسی زرد، تمرکز بر ظاهر و تجمل است. چهره های فعال در این حوزه، معمولاً از خودروهای لوکس، خانه های مجلل و پوشش های پر زرق و برق برای ساختن تصویر موفقیت استفاده می کنند. این نمایش ظاهری، به مخاطب القا می کند که محتوای آنان مسیر تضمینی برای ثروت و خوشبختی است.
در این میان، محتوای تولید شده توسط آنان اغلب فاقد هرگونه اعتبار علمی است و گاهی پیام های خطرناکی را در خود دارد؛ مانند این که زنان برای موفق بودن باید ثروتمند باشند یا اگر کسی در رابطه شکست می خورد، خودش مقصر است. این نوع جملات، نه تنها پایه علمی ندارند، بلکه می توانند منجر به تصمیمات اشتباه، افزایش طلاق و تشدید احساس ناکارآمدی در میان جوانان شوند.
در مقابل، روان شناسان علمی به دلیل تمرکز بر کیفیت علمی محتوا و رعایت اصول حرفه ای، معمولاً در رقابت با فضای نمایشی شبکه های اجتماعی نادیده گرفته می شوند. آن ها در حالی که در اتاق های مشاوره ساده و بی تجمل به درمان مراجعان می پردازند، در فضای عمومی کمتر دیده می شوند.
ریشه ساختاری گسترش روان شناسی زرد
مشکل اصلی تنها در رفتار کاربران یا بلاگرها نیست، بلکه در ساختارهای ناکارآمد نظام روان شناسی کشور نیز ریشه دارد. بسیاری از روان شناسان تحصیل کرده، با موانع اداری و آزمون های طاقت فرسا مواجه اند که مسیر فعالیت حرفه ای را دشوار می کند. در مقابل، افرادی بدون مدرک معتبر، به راحتی با تبلیغات و برگزاری دوره های مجازی به شهرت و درآمد می رسند.
به گفته کارشناسان، نبود نظارت دقیق از سوی سازمان نظام روان شناسی و عدم اجرای قوانین شفاف برای تفکیک روان شناسان واقعی از مدعیان، به گسترش این بحران دامن زده است. نتیجه آن، مهاجرت گسترده متخصصان علمی و خالی شدن کشور از نیروهای ماهر در حوزه سلامت روان است.
غول چراغ جادو و مخاطبان روان شناسی زرد
یکی از عوامل موفقیت روان شناسان زرد، تمایل مردم به شنیدن حرف های دلخواه است. بیشتر افراد به دنبال روان شناسی هستند که باورهایشان را تأیید کند، نه آنکه آنان را با واقعیت روبه رو سازد. این نوع مراجعان انتظار دارند روان شناس همانند غول چراغ جادو، با چند جمله ساده، مشکلاتشان را حل کند.
در حالی که روان شناسی علمی بر پایه همکاری، تمرین و پذیرش تدریجی تغییر استوار است، محتوای زرد وعده های فوری می دهد و همین امر برای مخاطب جذاب تر است. نتیجه این روند، شکل گیری نسلی از نوجوانان و جوانان است که به جای رشد واقعی، با سراب موفقیت مواجه می شوند و در صورت ناکامی، دچار سرخوردگی، افسردگی یا حتی گرایش به اعتیاد می گردند.
نمونه هایی از این فریب ها شامل تبلیغ دوره هایی با عناوینی چون «راز جذب ثروت»، «قدرت ذهن برای رسیدن به عشق» یا حتی «مهره مار برای ازدواج موفق» است که هیچ پایه علمی ندارند و صرفاً با بازی با احساسات افراد، پول های کلانی به جیب می زنند.
راهکارهای مقابله با روان شناسی زرد
برای مقابله با گسترش روان شناسی زرد، تنها انتقاد کافی نیست، بلکه باید اصلاحات ساختاری و فرهنگی صورت گیرد.
نخست، سازمان نظام روان شناسی باید با بهروزرسانی قوانین خود، فرآیند صدور مجوز را شفاف و ساده کند تا متخصصان واقعی بتوانند به راحتی وارد بازار کار شوند. این نهاد باید با همکاری رسانه ها و وزارت علوم، فهرست روان شناسان دارای صلاحیت را به صورت عمومی منتشر و در برابر تخلفات افراد غیرمجاز به شدت برخورد کند.
دوم، باید از ظرفیت مدارس و نهادهای آموزشی برای ترویج روان شناسی علمی استفاده شود. حضور روان شناسان متخصص در مدارس، به افزایش سواد روانی خانواده ها و دانش آموزان کمک می کند و مانع از گرایش آنان به محتوای زرد می شود.
سوم، رسانه ها باید نقش روشنگرانه ای ایفا کنند. تولید برنامه های آموزشی جذاب، گفت و گو با روان شناسان معتبر و نقد محتوای شبه علمی، می تواند مخاطبان را نسبت به تشخیص درست از نادرست توانمند کند.
نتیجه گیری
روان شناسی زرد محصول ترکیب خطرناک میل به موفقیت فوری و نبود نظارت علمی است. این جریان با ظاهر زیبا و کلمات فریبنده، در واقع سلامت روان جامعه را هدف گرفته و جایگاه علم را به حاشیه رانده است. مقابله با آن نیازمند همکاری ساختاری، رسانه ای و فرهنگی است.
در نهایت، جامعه ای سالم، جامعه ای است که حقیقت را بر توهم ترجیح دهد و بداند که رشد روانی مسیر کوتاهی ندارد. همان طور که یک گل با نور و آب تدریجی رشد می کند، ذهن انسان نیز با آگاهی، صبر و دانش شکوفا می شود، نه با وعده های رنگارنگ و دوره های چندروزه موفقیت.
بدون نظر! اولین نفر باشید