چاقی یک بیماری مزمن و چندوجهی است که برخلاف تصور رایج، تنها به پرخوری و کمتحرکی مربوط نمیشود. پژوهشهای جدید نشان میدهند که باورهای عمومی و حتی دیدگاههای حرفهای در زمینه علت و درمان چاقی، گاه با یکدیگر تضاد دارند. این تضاد میتواند به مانعی جدی برای درمان مؤثر این بیماری تبدیل شود. مقالهی پیش رو بر اساس نتایج ارائهشده در کنگره اروپایی چاقی ۲۰۲۵، به تحلیل شکاف فکری بین پزشکان و بیماران در درک چاقی میپردازد.
تفاوت بنیادین بین نگاه بیماران و پزشکان به علت چاقی
در حالی که جامعه پزشکی عمدتاً چاقی را نتیجه سبک زندگی ناسالم، بیتحرکی و پرخوری میداند، بیماران نگاه متفاوتی به ماجرا دارند. در بسیاری از موارد، افراد مبتلا به چاقی علت مشکل خود را در عوامل ژنتیکی، هورمونی و بیولوژیکی جستجو میکنند.
در این مطالعه وسیع که در هفت کشور توسعهیافته انجام شد، مشخص شد:
- بیش از ۸۰ درصد بیماران معتقد بودند ژنتیک نقش اصلی در افزایش وزن آنها دارد.
- تنها حدود ۶۰ درصد پزشکان با این نگاه موافق بودند.
- این اختلاف دیدگاه میتواند بر روشهای درمان، اعتماد بیمار به پزشک، و تعهد بیمار به پیروی از درمان تأثیر منفی بگذارد.
اختلاف نظر در اهداف درمانی؛ زیبایی یا سلامت؟
یکی دیگر از نقاط اختلاف بین بیماران و پزشکان، اهداف درمان چاقی است. پزشکان معمولاً اولویت را بر بهبود شاخصهای سلامت مانند فشار خون، قند خون، کلسترول و کاهش خطر بیماریهای قلبی قرار میدهند. در حالی که بیماران به دنبال بهبود ظاهر، افزایش اعتماد به نفس و پذیرش اجتماعی هستند.
این تضاد اهداف از چند جهت قابل توجه است:
- نشاندهندهی تأثیر بالای روانی و اجتماعی چاقی بر افراد است.
- بسیاری از بیماران فشارهای فرهنگی و نگاههای منفی اطرافیان را تجربه میکنند.
- برای موفقیت درمان، باید بین خواستههای بیماران و اهداف علمی یک تعادل ایجاد شود.
برچسب زدن اجتماعی؛ مانع درمان مؤثر چاقی
یکی از نکات برجسته در این مطالعه، تأکید بر اثرات منفی «برچسب زدن» به افراد چاق بود. زمانی که چاقی به عنوان یک «اشتباه شخصی» یا «عدم اراده» در نظر گرفته میشود، بیماران اغلب دچار احساس گناه، شرم و انزوا میشوند.
بر اساس سخنان دکتر خیمنا راموس سالاس:
- نسبت دادن چاقی صرفاً به رفتار فردی، باعث میشود بیماران خود را مقصر بدانند.
- این موضوع انگیزه افراد برای مراجعه به پزشک و ادامه درمان را کاهش میدهد.
- راه حل، ارائهی رویکردی بدون قضاوت، همدلانه و علمی است که بیماران را در فرآیند درمان همراه کند.
چاقی؛ بیماری ای مزمن با ابعاد جسمی و روانی
چاقی تنها یک عدد روی ترازو نیست. این بیماری مزمن میتواند موجب التهاب سیستمیک، اختلال در متابولیسم، و افزایش ریسک بیماریهایی مانند دیابت نوع ۲، فشار خون بالا و آپنه خواب شود. با این حال، جنبههای روانی و اجتماعی آن نیز به همان اندازه اهمیت دارند.
برای درمان مؤثر چاقی باید به نکات زیر توجه کرد:
- رویکرد چندبُعدی شامل تغذیه، ورزش، دارو و حمایت روانی ضروری است.
- ارتباط مؤثر و شفاف بین پزشک و بیمار، شرط اصلی موفقیت درمان است.
- استفاده از درمانهای نوین مانند داروهای تنظیمکننده اشتها (مانند سِماگلاتید)، در کنار مشاوره روانشناسی، نتایج بسیار بهتری را ارائه میدهد.
لزوم آموزش بیشتر برای پزشکان و بیماران
یافتههای این مطالعه بر یک نکته کلیدی دیگر نیز تأکید دارد: پزشکان نیز به آموزش بیشتری در زمینه علل پیچیده چاقی نیاز دارند. تنها زمانی که متخصصان به علتهای ژنتیکی، محیطی، روانی و فرهنگی چاقی واقف باشند، میتوانند درمانی مؤثر و همدلانه ارائه دهند.
توصیههای کلیدی:
- افزایش آگاهی عمومی درباره ماهیت چندبُعدی چاقی
- آموزش پزشکان برای ایجاد رویکرد غیرقضاوتی
- برقراری گفتگوی مؤثر برای تعیین اهداف مشترک بین پزشک و بیمار
نتیجه گیری
چاقی دیگر تنها یک مشکل مربوط به پرخوری و کمتحرکی نیست. این بیماری مزمن، در نتیجهی تعامل پیچیده بین ژنتیک، متابولیسم، روان و محیط شکل میگیرد. برای درمان مؤثر چاقی، باید شکاف درک بین بیماران و پزشکان پر شود. استفاده از رویکردهای علمی، همدلانه و چندجانبه، نه تنها موجب کاهش وزن بلکه بهبود کیفیت زندگی بیماران خواهد شد. جامعه باید از نگاه قضاوتگرانه به چاقی فاصله بگیرد و آن را مانند سایر بیماریهای مزمن، با حمایت و همدلی مدیریت کند.
بدون نظر! اولین نفر باشید