اضطراب یکی از شایع ترین اختلالات سلامت روان در جهان امروز است و میلیون ها نفر را در سنین مختلف تحت تاثیر قرار می دهد. سال ها تصور می شد که ریشه اضطراب تنها در فعالیت نورون ها و شبکه های عصبی مغز نهفته است. به همین دلیل، بیشتر درمان های دارویی موجود نیز بر تنظیم انتقال دهنده های عصبی تمرکز دارند.
اما پژوهش های نوین علوم اعصاب نشان می دهند که مغز بسیار پیچیده تر از آن است که تنها با نورون ها توضیح داده شود. یک مطالعه جدید از دانشگاه یوتا نشان می دهد که سلول های ایمنی مغز، موسوم به میکروگلیا، نقش فعال و تعیین کننده ای در افزایش یا کاهش اضطراب ایفا می کنند.
کشف نقش سلول های ایمنی مغز در تنظیم اضطراب
درک مکانیسم های زیربنایی اضطراب همواره یکی از چالش های اصلی علوم اعصاب بوده است. با وجود پیشرفت های گسترده، هنوز مشخص نیست چرا اضطراب در برخی افراد به صورت مزمن یا خارج از کنترل بروز می کند.
دانشمندان دانشگاه یوتا در پژوهشی پیشگامانه دریافته اند که سطح اضطراب تنها تحت کنترل نورون ها نیست. این مطالعه نشان می دهد که عملکرد دو گروه متفاوت از سلول های ایمنی مغز به نام میکروگلیا می تواند مانند یک سیستم تنظیم کننده داخلی، میزان اضطراب را افزایش یا کاهش دهد.
میکروگلیا چیست و چرا اهمیت دارد؟
میکروگلیاها سلول های ایمنی مقیم مغز هستند که وظیفه اصلی آنها محافظت از سیستم عصبی مرکزی در برابر آسیب، عفونت و التهاب است. این سلول ها در سال های اخیر توجه ویژه ای را در تحقیقات مغزی به خود جلب کرده اند.
پژوهش جدید نشان می دهد که میکروگلیا تنها نقش دفاعی ندارد، بلکه به طور مستقیم بر رفتار، احساسات و تعادل روانی تاثیر می گذارد. این یافته دیدگاه سنتی درباره نقش محدود سلول های ایمنی مغز را به چالش می کشد و آنها را به عنوان بازیگران فعال در تنظیم اضطراب معرفی می کند.
دو گروه متضاد از میکروگلیا با عملکرد متفاوت
یکی از مهم ترین نتایج این تحقیق، شناسایی عملکرد متضاد دو گروه مختلف از سلول های میکروگلیا است. این کشف نشان می دهد که همه سلول های ایمنی مغز رفتار یکسانی ندارند.
محققان دریافتند یک گروه از میکروگلیاها که با نام Hoxb8 شناخته می شوند، نقش کاهنده اضطراب را ایفا می کنند و مانند یک ترمز عمل می کنند. در مقابل، گروه دیگر که غیر Hoxb8 هستند، اضطراب را افزایش می دهند و رفتاری شبیه پدال گاز دارند. تعادل میان این دو گروه، سطح نهایی اضطراب را تعیین می کند.
نتایج آزمایش های رفتاری روی موش ها
برای بررسی دقیق عملکرد هر گروه از میکروگلیا، محققان آزمایش های کنترل شده ای را روی مدل های حیوانی انجام دادند. این آزمایش ها به آنها امکان داد نقش هر نوع سلول را به صورت مستقل ارزیابی کنند.
زمانی که عملکرد میکروگلیای Hoxb8 مختل شد، موش ها رفتارهای اضطرابی مانند تمیز کردن وسواسی بدن و اجتناب از محیط های باز نشان دادند. اما زمانی که تمام سلول های میکروگلیا به طور همزمان غیرفعال شدند، رفتار موش ها به حالت طبیعی بازگشت. این نتیجه نشان داد که اثر متعادل کننده میان دو گروه میکروگلیا برای کنترل اضطراب ضروری است.
پیوند سلول های ایمنی و اثبات نقش گاز و ترمز اضطراب
برای تایید این فرضیه، پژوهشگران سلول های میکروگلیای مشخصی را به موش هایی که فاقد این سلول ها بودند، پیوند زدند. این روش به آنها امکان داد تاثیر مستقیم هر گروه را مشاهده کنند.
نتایج نشان داد که میکروگلیای غیر Hoxb8 باعث بروز رفتارهای اضطرابی شدید می شود، در حالی که حضور میکروگلیای Hoxb8 موش ها را آرام نگه می دارد. زمانی که هر دو نوع سلول به طور همزمان حضور داشتند، اثر مهارکننده Hoxb8 مانع از بروز اضطراب شد و تعادل رفتاری برقرار گردید.
پیامدهای این کشف برای درمان اختلالات اضطرابی
این یافته می تواند افق های تازه ای در درمان اختلالات اضطرابی باز کند. تاکنون بیشتر داروهای روان پزشکی بر تنظیم فعالیت نورون ها تمرکز داشته اند و نقش سیستم ایمنی مغز نادیده گرفته شده است.
ماریو کاپکی، پژوهشگر ارشد این مطالعه از دانشگاه یوتا، تاکید می کند که انسان ها نیز دارای گروه های مشابهی از میکروگلیا هستند. درک دقیق تر عملکرد این سلول ها می تواند به توسعه درمان های هدفمندتری منجر شود که به جای سرکوب کلی اضطراب، تعادل طبیعی سیستم کنترل اضطراب مغز را بازسازی می کنند.
نتیجه گیری
پژوهش جدید دانشگاه یوتا نشان می دهد که اضطراب تنها نتیجه فعالیت نورون ها نیست، بلکه حاصل تعامل پیچیده میان سلول های عصبی و سلول های ایمنی مغز است. وجود دو گروه متضاد از میکروگلیا که مانند گاز و ترمز عمل می کنند، می تواند توضیح دهد چرا اضطراب در برخی شرایط از کنترل خارج می شود.
این کشف نه تنها درک ما از عملکرد مغز را عمیق تر می کند، بلکه می تواند مسیرهای نوینی برای درمان اختلالات اضطرابی ایجاد کند. تمرکز بر تنظیم تعادل سیستم ایمنی مغز، در کنار درمان های عصبی سنتی، می تواند در آینده به راهکارهای موثرتر و شخصی سازی شده برای مدیریت اضطراب منجر شود.
بدون نظر! اولین نفر باشید